حرص خوردن (شُ دَ) به خود پیچیدن. عصبی شدن با خودداری. خشم آوردن ادامه... به خود پیچیدن. عصبی شدن با خودداری. خشم آوردن لغت نامه دهخدا
حرص خوردن کادیدن خشمیدن عصبانی شدن خشمگین گشتن ادامه... کادیدن خشمیدن عصبانی شدن خشمگین گشتن تصویر حرص خوردن فرهنگ لغت هوشیار
حرص خوردن ((حِ خُ دَ)) خشمگین شدن، به خود فشار آوردن ادامه... خشمگین شدن، به خود فشار آوردن تصویر حرص خوردن فرهنگ فارسی معین
حرص خوردن جوش زدن، خودخوری کردن، خشمگین شدن، عصبانی شدن ادامه... جوش زدن، خودخوری کردن، خشمگین شدن، عصبانی شدن فرهنگ واژه مترادف متضاد